for u 1
موضوعات مرتبط: MOHITEZISTE MANتــــــــنهاva3tovasetooمحيط زيست منبغض تنهاییدربند احساس ...فرنازi want you
برچسبها: kamran rasul zadeh
اي بسته ز غوغاي رقيبان، رهِ کويت
از آن که دل اول به رهت داد، بکن ياد
با شمع، چو جانبازيِ پروانه ببيني
زان کُشته که در پايِ تو جان داد، بکن ياد
@gushkon
https://telegram.me/gushkon
میشه یکی به من بگه دلتنگی چه ربطی به نفس کشیدن داره؟؟
من فقط دلم براش تنگه پس چرا نفسم بالا نمیاد؟؟؟
در حقیقت
آدمها
هیچکس را ندارند !
این را آدم
روزهای جمعه
از جایِ خالیِ آنهایی که باید باشند و نیستند،میفهمد ...!!!
دلم
اتفاقی می خواهد
شبیه
همین چشم های تو...!!!
وقتی که می افتد
خیابانی نفسش بند می اید
وعابران
تکه های دلتنگی ش را
باخود
به سوغات می برند....!!!
va vagti tanhai donyaye donafareye khiyalat azabat midahad
و وقتــی تـنـــهایـی دنـیای دو نــفـره خــیـالـت عـــذابــــت مــی دهـد
________________________________________________[ph]
من بی تو چه خواهم کرد
تمام من شده ای
تمام من خواهی ماند
خدا اگر پا در میانی کند
دلت اگر یاری کند
تو با من خواهی ماند
AZ KHODAM VA 3 TO
مادربزرگـــــم هميشه ميگفت :
قلبت که بي نظم زد ،
بدون که عاشقي ...
اشکت که بي اختيار سرازير شد ،
بدون که دلتنگي ...
شبت که بي خواب گذشت ،
بدون که نگراني ...
روزت که بي شوق آغاز شد ،
بدون که نااميدي ...
سينه ات که بي جا آه کشيد ،
بدون که پُرحسرتي ...
دلت که بي دليل گرفت ،
بدون که تنهائــــــي ...
امروز تو نيستي مادربزرگ ، امّا ...
اما من به همهٔ اون حرفات رسيدم !
اي کاش قبل ِ رفتنت ،
چارهٔ اين وقتايي که
برام پيش بيني کردي
رو هم ميگفتــــــي ... !
این برگهای زرد
به خاطر پاییز نیست که از شاخه میافتند
قرار است تو از این کوچه بگذری
و آنها پیشی میگیرند از یکدیگر
برای فرش کردنِ مسیرت...
گنجشکها از روی عادت نمیخوانند،
سرودی دستهجمعی را تمرین میکنند
برای خوشآمد گفتن به تو...
باران برای تو میبارد
و رنگینکمان
ـ ایستاده بر پنجهی پاهایش ـ
سرک کشیده از پسِ کوه
تا رسیدن تو را تماشا کند.
نسیم هم مُدام میرود و بازمیگردد
با رؤیای گذر از درزِ روسری
و دزدیدن عطرِ موهایت!
زمین و عقربهی ساعتها
برای تو میگردند
و من
به دورِ تو! //
*از مجموعه شعر «باران برای تو میبارد»
یــــــکی بـــــود..
هـــنوزم هســــت..
یکی رو دوســـت داشتــم..
هنـــوزم دوســــــش دارم..
آهــــــــــــای یــــکـــــــی؛
خــــیـــــلــــــی تــــکــــی..!!
مرگ ای کاش می آمد!!
تا پناهم باشد
و مرا غرق کند در عمقش
و رها سازد از این بهر عمیق
و رها سازد از این تنگ عجیب
و رها سازد از این قعر فریب
دیگر از چهره تکراری دهر خسته و سیر شدم
دلم از سنگینیه این تنگ غریب ، تنگ و بیمار شده
عمر من پر شده از وسعت شب
نیست گاهی که در آن روز شود
روشنیم بخشد و نور
دیگر از چهره گل بیزارم
دیگر از سبزی برگ ، دیگر از آبی آب بیزارم
مرگ ای کاش می آمد !!
زندگی صحنه رنگین ریاست
همه مشتاق به آن مینگریم
عاقبت از پس تقدیر چو باد
روزی از لاشه آن میگذریم
زندگی خاطره ای بیش نبود
بهر ما جز غم و تشویش نبود
به کدام خاطره اش خوش باشیم
که کدام خاطره اش نیش نبود؟!!
دوستت دارم / باتمام احساسم //دوستت دارم / به اندازه دلتنگیهای عاشقانه ام
دوستــتــــ دارم عــــــمـــــیــــق تــــرازبــــــیقـــراریـــهــایــم / دوســــــتــــــتــ دارمـ
باور کن عاشقی
بیش ازهرچیزی
ســـــادگی می خواهد
دل می خواهد
بـــآور می خواهد
باورِ اینکه تا "اوی ِ" زندگیت هست
تو هم باید باشی...
بهانه تراشی نکن جانم
که این ها همه اش رویایی بیش نیست
و کسی لیاقـــــت ندارد
بیــــــا وبــــــــــــــــــــاور کن
که این ها
همه ی همه اش
در دستانِ توست
که "دلـــت "را پیش کی و کجا
جا میگذاری
تا در مناسب ترین زمان
بهترینها برایـت
اتفاق بیُفــتد ...
عادل دانتیســــم
ســرم را مـی گــذارم زمـیـن
تـا بـمـیـرم
نــمــی شـــــود !
چنـــد بــاری امـتـحـان مـی کــنــم
بــی فــایده است
بــــرای مـــردن هــــم
بـــایـــد شــانــس داشـتــه بـاشـی . .