ph##
گاهی در نبود تنها یک نفر، گویی جهان به تمامی خالی است.
TELEGRAM.ME/GUSHKONموضوعات مرتبط: تــــــــنهاvasetooمحيط زيست من
برچسبها: محيط زيست من
گاهی در نبود تنها یک نفر، گویی جهان به تمامی خالی است.
TELEGRAM.ME/GUSHKONخــنجر برام بیارین مــن از تبار دردم
عــمریه بی طلوعم مثل غروبی سردم
آیــنـــه دار غــربـــت بـــــــــا آدما غریبه
حــــــوای چشمای من در حسرت یه سیبه
تـــــــاریکه سرنوشتم فانوس من شکسته
عمریه بغضی سنگین راه گـــــلومو بسته
از شب به شب رسیدم از کوچه ها به بن بست
آ ی آدمـــای سر خوش جــــایی برای من هست
شـــب گرد قصه عشق تــنها و بی پناهم
اشـکم رو گونه هاتون من سردی یه آهم
TELEGRAM.ME/GUSHKONاگر میدانی که در این جهان کسی هست که با دیدنش
رنگ رخسارت تغییر میکند و صدای قلبت آبرویت را به تاراج میبرد،
مهم نیست که او مال تو باشد
مهم این است که فقط باشد
زندگی کند،لذت ببرد و
نفس بکشد
TELEGRAM.ME/GUSHKON
به گزارش خبرنگار موسیقی فارس، مرتضی پاشایی مدتها با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکرد که با تشدید بیماری از روز جمعه 16 آبان ماه در بخش ICU بیمارستان بهمن بستری شده بود، ساعاتی قبل در گذشت.
مرتضی پاشایی (متولد 1363/5/20) خواننده، نوازنده، آهنگساز پاپ فارسی است. او دانشجوی رشته گرافیک بوده و از کودکی به موسیقی علاقه داشته است. موسیقی را از سن چهارده سالگی با نواختن گیتار آغاز کرد.
پاشایی اخیرا با وجود بیماری ترانه «نگران منی» را برای برنامه ماه عسل به تهیهکنندگی و اجرای احسان علیخانی اجرا کرده بود که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار فارس، پاشایی در طی روزهای گذشته روند بهبود را طی میکرد و حتی به بخش منتقل شده بود اما به یکباره حال وی وخیم شد و حدود ساعت 10:30 امروز (جمعه 23 آبان) در بیمارستان بهمن درگذشت و هماکنون نیز پیکر وی به سردخانه منتقل شده است و مسولان این بیمارستان از هواداران این خواننده جوان درخواست کردهاند تا در مقابل بیمارستان بهمن تجمع نکنند.
براساس این گزارش، مراسم تشییع پیکر «مرتضی پاشایی» صبح روز یکشنبه 25 آبان ماه از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان برگزار خواهد شد.
TELEGRAM.ME/GUSHKON
شب بخير اي آخرين اميد من
نذار تاريكي تو قلبت بنشينه
چشاتو بروي شهر شب ببند
تا چشاي كوچيكت خواب ببينه
ميدونم خواب ستاره ميبيني
خنده هات براي من غريبه نيست
با مداد نقره اي رو تن ماه
همه ي آرزوهاتو بنويس
غروبا تو سرزمين خواب تو
بوي تنهايي و غربت نمياد
توي كوچه هاي سبز اون بجز
صداي پاي محبت نمياد
فرصت موندن تو شهر خواب كمه
دلتو به آسمون گره بزن
پا بزار تو جاده هاي كهكشون
شب بخير اي آخرين اميد من
khetab be khodaam
کفش گشاد که پوشیدی منتظر زمین خوردن باش
TELEGRAM.ME/GUSHKONعمق آرزوی من اینست:که دروجودت خانه ای داشته باشم حتی به مساحت یک یاد!
TELEGRAM.ME/GUSHKON
نه به خاطر شعر
نه به خاطر جورِ ديگر زيستن
خانه ى من
براى دو نفر كوچك بود
به همين خاطر تنها ماندم.
- رسول يونان
«...دیروز که نامه ات رسید هنوز شیار دیدنت روی زمین بود و تازه بود. در نیمروز «شمیران» از چه سخن می گفتیم؟ دستهای من از روشنی جهان پر بود و تو در سایه روشن روح خود ایستاده بودی. گاه پرنده وار شگفت زده به جای خود می ماندی.
نازی، تو از آب بهتری. تو از ابر بهتری. تو به سپیده دم خواهی رسید. مبادا بلغزی. من دوست توام و دست تو را می گیرم. روان باش که پرندگان چنین اند و گیاهان چنین اند. چون به درخت رسیدی به تماشا بمان. تماشا تو را به آسمان خواهد برد. در زمانه [ی] ما نگاه کردن نیاموخته اند و درخت جز آرایش خانه نیست و هیچ کس گلهای حیاط همسایه را باور ندارد. پیوندها گسسته. کسی در مهتاب راه نمی رود و از پرواز کلاغی هشیار نمی شود و خدا را کنار نرده ایوان نمی بیند و ابدیت را در جام آب خوری نمی یابد.
در چشم ها شاخه نیست. در رگ ها آسمان نیست. در این زمانه درخت ها از مردمان خرم ترند. کوه ها از آرزوها بلند ترند. نی ها از اندیشه ها راست ترند. برف ها از دلها سپیدترند.»
بخشی از نامه سهراب به یک دوست
kash mimordiim harvakh mikhayim
kash kash
chi chiye in zendegiye nekbat zendegi kardaniye
az bas ...
chi begam akhe ...
ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﺧﻮﺩ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ...
به کسی که دوستش داری دلبسته باش نه وابسته.....
رفته بودم سر حوض
تا ببينم شايد
عکس تنهايي خود را در آب ...
+"سهراب"
رضا جوزانی
TELEGRAM.ME/GUSHKONهی رفیق!بدون چتر کنارم قدم نزن خیس دلتنگی هایم میشوی
دنیای مـــن ابـــری تـــر از آن اسـت ک فــکـرش را مــیــکــنــی
TELEGRAM.ME/GUSHKON